- ۹۴/۰۶/۱۹
- ۲ نظر
-___- دخدرم..تو دیگه بزرگ شدی...میخوای بری دانشگاه...خودت میدونی که چی میخوام بگم؟؟؟
^-^ نه
-___- میخوام بگم دانشگاه دیگه مثل دبیرستان نیست....باید خیلی حواست به خودت باشه...باید خودتو بگیری...سفت باشی...باید از بچگیت دس برداری...
^-^ هومممم
-___- دیگه تو اون دختره هجده ساله نیستی...الآن باید فکر کنی یه خانم بزرگی...دیگه شوخی ها و تفریحات دوره دبیرستانت تموم شد...الآن باید فقط خآنم باشی...خــــآنم...!
^-^ هومممممم
+ هیچوقت نتونستم حرفمو بزنم به کسی که از خودم خیلی بزرگتره و یه جورایی بزرگم کرده...برای همین خیلی حرفایی که باید در موقع میگفتم رو..نگفتم...اما خیلی جاها خودمو گم کردم که من کیم واقعا؟؟؟...یه دختر شر و پر جنب و جوش که میتونه شادی ببخشه به دیگران؟؟؟یا یه دختر مغرور و از خود راضی که همه در ظاهر باهاش دوستن و در اصل ازم بدشون میآد؟؟؟..
خیلی بده وقتی آدم خودش رو میون جمعیتی ببینه که حس کنه از هر نظری باهاشون فرق داره...انگار جداست ازشون...انگار هیچکس نمیشناسدش و نمیفهمتش...واین عذاب آور ترین حس اینه که خودت بدونی باید زندگی کنی و دم نزنی...
- ۹۴/۰۶/۱۹
+بذار بابا!اکشال ندره:دی